خار غم تو گل طرب دارد


خار غم تو گل طرب دارد

خار غم تو گل طرب دارد


خار غم تو گل طرب دارد

خار غم تو گل طرب دارد


خار غم تو گل طرب دارد

خار غم تو گل طرب دارد


دل در پی تو سر طلب دارد

دل در پی تو سر طلب دارد
دل در پی تو سر طلب دارد
دل در پی تو سر طلب دارد
دل در پی تو سر طلب دارد
دل در پی تو سر طلب دارد
دل در پی تو سر طلب دارد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
مه حلقه به گوش تو نمی زیبد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
ور حلقه به گوش تو لقب دارد
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
وصل تو و زحمت رقیبانت
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
نخلی است که خار با رطب دارد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
می سوز مرا که خام کس باشد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
کز آتش سوختن عجب دارد
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
هر کو ز حدیث درد من گوید
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
این عذر نهد که خواجه تب دارد
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
وآن کس که به تو رسد مرا گوید
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
کو مهر تب تو بر دو لب دارد
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
بس تاریک است روز خاقانی
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد
مانا که ز زلف تو نسب دارد